و آنان را که کشته‌اید، مُرده نپندارید
و آنان را که شبانه خاک کردید وُ کسی خبر نشد
و آنان که با طناب
تیغ وُ تفنگ وُ چوب

و بعضی امضا نمی‌کردند
گفتید
«مث اینکه نمی‌خوای همکاری کنی!»
جواب هم که لابد خاطرتان هست:
– بیلاخ!
مُرده نپندارید

و خاک را
و میوه‌هایی که می‌خورید
و مرغی که به نیش کشیده‌اید وُ
   – بسم الله اخوی! بسم الله!

و حتماً همه‌تان هر شب -هر شب وُ هر شب-
به آن روز فکر می‌کنید:
آن روز که سراسیمه
مشغولِ پاک کردنِ علائم‌‌اید،
با بلیطی در جیب وُ
دست عیال وُ توله‌سگ‌هاتان در دست:
                            – و هاجَروا!

اما یادتان نرود آنان را
آنانِ در خاک را
آنان را که میوه وُ دانه می‌شوند
و می‌روند در رگ
در سلول‌هایتان سنگر می‌گیرند

و بعد…
آن روز که ناگزیر:

– به خدا من نبوده‌ام
– باور کنید ما نبوده‌ایم

ها که کنید
می‌فهمیم
و ها که ‌می‌کنید
گریه رهامان نمی‌کند

۱۳۹۷

»»» دانلود کتاب هشت نامه و سه شعر