هایکویی از فوکاکو -که گاهِ مرگ سروده (۱۷۵۳)- چنین است:

پوستهٔ خالیِ جیرجیرک
‌‌‌ ‌‌
عریان رفتیم
آن‌گونه که آمدیم

و در تاریخ بیهقی (مجلد هفتم) خواندم که:
«خردمند آن است که دست در قناعت زند، که برهنه آمده است و برهنه خواهد گذشت»

بر همین سبیل:

ز مادر برهنه رسیدم فراز
برهنه به خاکم سپارند باز
(نظامی/خردنامه)
‌‌‌‌‌‌
برهنه چو زاید ز مادر کسی
نباید که نازد به پوشش بسی
وز ایدر برهنه شود باز خاک
همه جای ترس است و تیمار و باک
(فردوسی/پادشاهی اسکندر)

عریان می‌رود انسان، آنگونه که عریان رسید، از زهدان مادر خویش؛ و از رنج مدامش هیچ نخواهد داشت، که توانستن برد. (کتاب جامعه بن داود/فصل پنج/آیهٔ پانزده)