گونه‌ای ناقص از کمال بود، آنچه از پی‌اش می‌رفت
و سبکِ شعرِ نونهاده‌اش:
ساده‌فهم.

مانندِ کفِ دست می‌شناخت، ساده‌لوحی انسان را
و تنگ دل بسته بود
به سپاهیان وُ جنگ‌ناوها.

آن‌زمان که خندید
نمایندگان گران‌قدر
از خنده ترکیدند

و آن زمان که گریست
کودکان
در خیابان‌ها مُردند.