برای بسیاری از شاعران همدورهٔ من، طی مدت‌های مدید، کتاب شعر اصلی براهنی خطاب به پروانه‌ها (چاپ ۱۳۷۴) بود. از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۸ فقط و فقط این کتاب شعر از براهنی در جلسات شعر و کتابفروشی‌ها و مراکز رسمی دیده می‌شد. هیچ، ابداً هیچ خبری از «ظل الله» (چاپ ۱۳۵۸) و «شعر بلند اسماعیل» (چاپ ۱۳۶۶) نبود، فقط گاه گاه اشاراتی به نام این دو اثر در بعضی از نقدها و مجلات می‌شد دید. برای یافتن این دو کتاب باید می‌رفتی پاساژ کتاب‌های دست دوم در انقلاب؛ همان کاری که شاعران سمج می‌کردند و من نیز یکی از آنان بودم.
تا اینکه اینترنت کَم‌کَمک جا باز کرد و کتاب‌ها از کتابخانه‌ها به مرورگرها رسید. سال ۸۹ پی‌دی‌اف کتاب ظل الله و متن شعر بلند اسماعیل در فضای مجازی منتشر شد. پیشتر از این انتشار، در سال ۸۷، آرش الله وردی و علی سطوتی قلعه مطالبی پیرامون ظل الله نوشتند، اما همچنان متن اشعار این کتاب در دسترس عموم نبود. سرانجام در شمارهٔ دوم نشریهٔ دستور (دی ۸۸)، پرونده‌ای به نام ظل الله منتشر شد و بخش مهمی از اشعار این کتاب در دسترس عموم قرار گرفت. دو نامه هم از براهنی در توضیح ظل الله، ضمیمهٔ این پرونده شده بود.
سال ۸۹، سال بازگشت دو شاعر به متن شعر ایران بود: بیژن الهی و رضا براهنیِ ظل الله و اسماعیل. الهی در آذر همین سال درگذشت؛ و چندی از شعرهایش که پیشتر در مجلهٔ شعر منتشر شده بود، سر از فیسبوک و ایمیل‌ها و پیامک‌ها در آورد. الهی و براهنیِ آن دو کتاب، هر دو از سال ۸۹ اوج گرفتند. بعد از همین سال بود که شاخک بسیاری از منتقدان تیز شد و به سراغ بررسی آثار الهی و آن دو کتاب براهنی  رفتند. یک سال بعد از مرگ الهی این شماره با تاخیر به آثار او اختصاص پیدا کرد. سال ۹۱ هم ابوذر کریمی در مطلبی به سراغ جنبه‌های اجتماعی شعر اسماعیل رفت.
بیراه نیست اگر دههٔ نود را، دههٔ این دو شاعر نام بنهیم: همانطور که الهی سی سال ناپیدا بود و خوانده نمی‌شد، تا اواخر دههٔ ۸۰ هم کتاب ظل الله و شعر بلند اسماعیل، تاثیر مهمی در فضای روشنفکری ایران و شعر فارسی نداشتند.