درآمد: دو منبع برای روبرو شدن با شعر کانکریت و ویژوال

پیش از خواندن این آثار، برای بیشتر دانستن از سابقهٔ شعر کانکریت، کتاب Pattern Poetry: Guide to an Unknown Literature را از اینجا دانلود کنید. این نوشتهٔ عباس صفاری با نام از پرندهٔ توشیح تا پرواز کانکریت نیز در این‌باره خواندنی‌ست‌.حالا نزدیک به دو سالی می‌شود که با این پروژه درگیرم و به‌واقع که دیدن شعر از دریچهٔ تجربه‌هایی این چنین، بی‌حد دوست‌داشتنی‌ست. مدت‌هاست نسبت من با جوهر شعر بازتعریف شده‌ است، و این تجربه‌ها گواه آن‌اند: شعر آن‌چیزی‌ست که تو شعر می‌خوانی!

مانیفست شعر کانکریت به زبان کانکریت

 

و چند تجربه در زمینهٔ (نا)شعر کانکریت و ویژوال:)

۱
مسئلهٔ تناقضِ حرکتِ آسانسور در تقطیعِ بالابه‌پایینِ شعر

۲
سدّ نویسنده

۳
صفحهٔ ۴۱۱ نیمهٔ تاریک ماه / به یادِ پژواکِ ناله‌ها در انفرادی ۱-الف سپاه

[به این سبک نوشتار شعر سیاهگری یا Blackout poetry می‌گویند]

۴
بر اساس تک‌بیتی از شاعری ناشناس


‌۵
نقشهٔ فرش لچک-ترنج (برای بافت در کرمـان)

۶
از تشبیه به استعاره

‌‌

۷
(از مجموعهٔ تک‌پاره‌ها)

۸
بنا بر مسمط علی اکبر دهخدا (if-else statement)

‌‌

 

۹
هایکـو

 

۱۰
این شعر را سال ۱۳۹۹ نوشتم، ولی آبان ۱۴۰۱ پیشکشش کردم به کیان پیرفلک

 

۱۱


‌۱۲
آموزشِ لوازمِ نجاری به یک درخت

درآمد: در دوزخ اثر دانته، وقتی راوی (که خود دانته است) از دروازهٔ جهنم می‌گذرد، بر آستانه می‌خوانَد: «امید را فرو بگذار، ای آن که درون می‌آیی». در متن اصلی دانته، این سطر چنین نوشته شده است:
Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate

۱- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۲- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۳- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۴- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۵- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۶- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۷- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۸- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۹- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۰- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۱- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۲- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۳- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۴- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۵- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۶- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۸- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۱۹- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۲۰- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۲۱- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۲۲- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۲۳- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate
۲۴- Lasciate ogne speranza, voi ch’intrate

 

۱۳
Surveillance Machine
متأثر از هایکویی که پیش‌تر ترجمه کردم:
کرم‌های سبز ابریشم/ یکی له شده‌ست/ مابقی، همچنان در حرکت

 

۱۴

در چند مصرع از حافظ

 

۱۵
عجایب‌نامه (بر اساس نام کتاب‌ها)


سرزمین بی‌حاصل:
کشور آخرین‌ها، موزه‌ی مصیبت‌ها
سال‌های سگی
سودای مکالمه، خنده، آزادی
از شعر گفتن
دیدن
‌‌‌*
جامعه‌ی باز و دشمنان آن
مردان اندیشه
(دسته‌ی دلقک‌ها)
‌‌*
سپیده‌مان
خروس: تماشاچی محکوم به اعدام

علف‌ها آواز می‌خوانند
و همه
می‌میرند.

 

۱۶
از سیاهگری به کانکریت / Infinity Mirror


‌۱۷
برای بم
(شعری از سال ۱۳۸۵ / در اینجا راحت‌تر بخوانیدش)

 

۱۸
هزارتو (الهام‌گرفته از نقاشی‌های M.C.Escher)


‌ ‌
۱۹
(از کتاب الف تا ی / نوشتهٔ ۱۳۸۵)


الاکلنگ خورشید و ماه

 

۲۰
ابوالفضل آدینه‌زاده

۱۰ ← اینجا بیدار شدی.
۴ ← اینجا خبری خواندی.
۸ ← اینجا لحظه‌ای مکث کردی.
۹ ← اینجا تنت را شستی.
۷ ← از بند رخت لباست را برداشتی.
۶ ← صبحانه خوردی.
۱۱ ← در آینه ایستادی.
۵ ← اینجا کمی راه رفتی.
۳ ← اینجا تصمیمت را گرفتی.
۲ ← و از اینجا نرفتی.
۱ ← از پله‌ها رفتی.

 

۲۱
بینایی‌سنجی – Snellen Chart

You can not read this poem if you were not shot in the eyes
شما نمی‌توانید این شعر را بخوانید، اگر به چشم‌هایتان شلیک نشده است

 

۲۲
E/In ternal Server Error

 

۲۳
گورستان متروک

 

۲۴
آواز مردگان

 

۲۵
(از کتاب الف تا ی / نوشتهٔ ۱۳۸۵)

 

۲۶
[متن نامه ساختگی‌ست. برای رفیقم م.ر که با کتک و تهدید و انفرادی به ناکرده‌هایش اعتراف کرد.]

» مطلب پیشنهادی: چهار شعر کانکریت از من در مجلهٔ Hypertext